سلام
گذری کوتاه به تضاد با تعریف حقیقی عشق و چرایی و انگیزه آن .
- حداقل چند گروه ذیل ، خودآگاه یا ناخودآگاه ، در این وضعیت ابهام موجود در تعریف و مفهوم واقعی کلمه عشق ، به سمت منافع ظاهری خود میل کرده و از حق دور می شوند ، مثلا :
1- جوانانی (خصوصا دختران جوان) که نمی توانند یا نمی خواهند در تعریف عشق به مرحله ی بعد از وصال و افت انگیزه ی رسیدن به معشوق فکر کنند.
2- زنان متاهلی که آگاهانه و یا ناخودآگاه ، با توجه به خطر این تعریف و امکان تعدد زوجات همسرشان و تقسیم مواهب مادی شوهرشان با زن یا زنان دیگر ، بدون هر گونه استدلالی ، موضوع وحدانی بودن عشق را فرض می نامند و بر علیه هرگونه امکان وجود عشق چندوجهی و همزمان ، با سو استفاده از مفهوم (تساوی حقوق بین زن و شوهر) به جای مفهوم (عدالت در جامعه) ، مقاومت می کنند.
3- گروهها ، افراد و سازمانهایی که از ابهام کلمه عشق در مقاصد سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خود بهره می برند و مثلا اگر با اشاره به انگیزه تعالی انسانیت در تعریف علت ، هدف و حقیقت عشق ، کمترین اختلالی در استفاده از جذابیت های جنسی که به نام دروغین عشق در فیلم های سینمایی به خورد مخاطب داده می شود رخ دهد ، ماهیت وجودی هالیود به چالشی سنگین می خورد و نیز جهان سرمایه داری در استفاده از این جذابیت برای تبلیغ کالاهای خود با مشکل مواجه می شود.
نتیجه : انگیزه و نیروهای قدرتمند و متنوعی بر علیه تعریف حقیقی عشق ، افت آن بعد از وصال ، امکان عشق چند وجهی همزمان بدون هر گونه تغییر منفی در کمیت یا کیفیت و نتیجه آن (افزایش کرامت زن) وجود دارد و مانعی جدی در تحقق رسیدن به حقیقت آن است.