سلام
عشق ، علاقه ، انگیزه
بعید است که نویسنده این مطالب بتواند تعریف درست و یا حتی نیمه درستی از این مقولات خصوصا مفهوم عشق ارائه نماید لیکن مجبور است برای ترقیب به ذهن نمودن منظور خود ، از ظهور و بروز آنها در باب موضوع مورد بحث نکاتی را استخراج نماید:
به نظر می رسد ، انگیزه ذاتی تولید مثل و حیاط ، موجب توجه به جنس مخالف شده و غالبا ، ارتباط اولیه ، نوعی نیرو ی جاذبه خاص را بوجود می آورد که آنرا عشق می نامند ، اما به گفته بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی قسمت اعظم این نیرو ، بعد از ازدواج ، به دلائل مختلفی کم شده و یا تبدیل به نیروهای جدیدی می شود.
شاید بتوان چنین گفت که قسمت اعظم نیروی عشق ، مربوط به انگیزه و هیجان رسیدن به خواسته ای معین است و پس از رسیدن به آن، قاعدتا کاهش یافته و یا تبدیل به نیروی خواسته یا خواسته هایی دیگر می شود.
این نیروی بسیار زیبا و جالب که از قدرت عظیم انگیزه حیاط بهره می برد ، موجب هضم پیش بینی مشکلات ناشی از تقاوتهای فراوان روحی دو جنس مخالف شده و آنها را با هم شریک و متحد می کند و با فرض صحت گفته دانشمندان به کم شدن عشق بعد از مرحله ازدواج ، یقینا نیروهای دیگری به وجود می آیند که این دو جنس ، تفاوتهای همدیگر را تحمل می کنند و به قول و قرار خود ادامه می دهند و شاید بتوان ، از نیروهای ، علاقه مند شدن ، عادت کردن و انگیزه ترقی ، داشتن فرزند و ترقی فرزندان با کمک یک تعاونی مطمئن (خانواده) نام برد.
اینجا لازم است گریزی به کاربرد کلمه عشق در مفاهیم دیگر نیز داشته باشیم تا شاید بتوانیم علت های چالش در رسیدن به تعریف صحیح این کلمه را کمی بررسی کنیم:
- می گویند ، عشق به فرزندان ، عشق به کار ، عشق به رانندگی ، عشق به هنر ، عشق به یک حیوان ، عشق به یک اتومبیل و.....
آیا می توان به صحت یا عدم صحت اطلاق کلمه عشق به مفاهیم بالا ، با خیال راحت حکم کرد؟
حقیر در صدد تعریف مفهوم و کلمه عشق ویا تآیید و تکذیب کاربردهای آن نیستم ، و فقط خواستار توجه عزیزان خواننده به ابهام تعریف این مفهوم و استفاده نابجا از این ابهام و آشفتگی در دریافت آن ، برای کسب مقاصدی دیگر می باشم .
یک فرضیه برای موقعیت عشق در مراحل رسیدن به هدف ، از لحظه آغاز انگیزه تعالی
- اگر بتوان عشق را نیروی جاذبه رسیدن به انگیزه فطری تکامل ، علاقه را نیروی احساس امنیت و عادت را نیروی آرامش ذهن تعریف نمود ، شاید بشود گفت نیروی انگیزه فطری اجتماعی بودن و تعالی انسان ، موجب توجه به جنس مخالف شده ، به عشق ( انگیزه رسیدن به هدف) می انجامد و پس از دستیابی به این هدف میانی ، در مراحل بعد از رسیدن به هدف اصلی ، بیشتر این نیرو به علاقه و عادت تبدیل می شود ولی چون علاقه و عادت با عشق آغاز شده اند، تفکیک مفاهیم آنها از یکدیگر در ابهام می ماند.
- لازم به ذکر است که جاذبه رسیدن(عشق بین زن و شوهر) ، متناسب با رفتار صحیح یا اشتباه زوج نسبت به همدیگر کم یا زیاد می شود ولی به صفر نمی رسد چرا که همیشه انگیزه هایی برای رسیدن به امنیت و آرامش جسمی ، ذهنی و روحی به واسطه تعاونی خانواده وجود دارد.- به جز در مواردی که نیروهای احساس امنیت و عادت بدون بازگشت به نیروی عشق ، به سمت صفر می روند و یا منفی می شوند که غالبا به طلاق رسمی یا عاطفی می انجامد -
- نتیجه آنکه ، بیشترین چیزی که معمولا در بحث تعدد زوجات به چالش می افتد ، نیروی عقلی تقسیم شدن امکانات مادی ، امنیت و عادت است و نه نیروی احساسی عشق و اگر بتوان نگاه منطقی و مستدل به تعدد زوجات را تشویق و منافع آنرا تبیین کرد ، یقینا ایجاد بیشتر احساس امنیت و عادت ، محصول فرهنگ چند همسری مردان ، در تغییر نگرش جامعه نسبت به مقوله تعدد زوجات کمک خواهد نمود.
- از طرفی با این تعریف ، فاصله ، موجب افزایش نیروی انگیزه رسیدن و عشق تندتر و مدت دارتری خواهد شد و یقینا زنان و مردان خانواده ای با چند زن که به همسر خود کمتر دسترسی دارند با عشق بیشتری از زندگی با آنها لذت می برند.