با اینکه نتیجه این انقلاب بیشتر به نفع زنان و ضرر مردان است لکن بدون ایثارگری هر دو جنس به یک اندازه بسیار سخت پیش خواهد رفت .
البته بی عدالتی ، در مورد جامعه زنان اتفاق افتاده است و بهترین نیروی حذف بی عدالتی همان جامعه ای است که در مورد آن اجحاف می شود.
و حتی اگر مسئله خوب تبیین شود ، خیلی نمیتوان به جامعه مردان که در این وضعیت ،صاحب موقعیت بهتری هستند امید اقدام شایسته ای به سمت تغییر داشت و این زنان هستند که بایستی به این امر آگاه شده و برای رفع این بی عدالتی برنامه ریزی و اقدام کنند و شاید بتوان گفت برای تغییر در حکومت ظالمانه جنسیتی کنونی جهان ، واژه انقلاب زنان هدفمندتر است.
اما چالش بزرگ این انقلاب ، غالب بودن ظواهر تثبیت شده منفی بر تعدد زوجات است ،
تعدد زوجات مردان که اصل اساسی این تغییر است بر طبق طبقه بندی افکار عمومی کنونی حاکم بر جوامع بشری در نقطه مقابل عدالت در مورد زنان نهادینه شده است ویقینا توچیه و تغییر نگرش قریب به اتفاق نیروهایی که بایستی این حرکت را پیش ببرند بسیار سخت ، هزینه دار و زمان بر است ،
نیروی بسیار زیادی لازم است برای تغییر نگرس زنانی که اکنون با داشتن شوهر آرامش دارند ، دخترانی که هنوز ازدواج نکرده اند و حتی بسیاری از زنانی که به هر دلیل دوباره مجرد شده اند و غالبا از زندگی متاهلی گذشته خود خاطرات خیلی جالبی ندارند تا به خانواده چند همسری تن در دهند.
در سوی دیگر ماجرا تلاش برای گردن نهادن مردان به تعهد بیشتر است و بایستی حداقل 10 درصد جامعه مردان را که اکنون در بهشت تنوع طلبی زندگی می کنند به حاشیه پذیری ، تعهد اضافی و صرف هزینه وادار نمود.
طرح انقلاب زنان:
- آگاه سازی زنان به وجود بی عدالتی نسبت به آنها و خصوصا تذکر علت اساسی آن (جمعیت بیشتر نسبت به مردان بالغ) و لزوم تغییر فرهنگی برای پایان دادن به این ظلم.
- درخواست از مردان و زنان مومن ، باهوش و صبور جامعه به اقدام و خط شکنی در این عرصه.
- پشتیبانی همه جانبه روحی ، تبلیغاتی و مالی از اقدام کنندگان .